شب یلدا 91
سلام به روی ماهت، الان که این مطلبو مینویسم یاد بامزگیهات افتادم و دلم ضعف رفت آخه هر چی میگذره میفهمم خدا چه هدیه با ارزشی به من داده .خدایا ممنونم. سال قبل در اولین شب یلدا شما رفتیم خونه دایی هوشنگ دایی من و کلی بهمون خوش گذشت .دایی تورج هم ایران بود .در اونشب مامان جون اعظم گفت دعا کنید من سال دیگه خوب شده باشم همه شب یلدا بیاین خونه ما و از اونجایی که خدا همیشه دوستمون داره .حال مامانم خوب شد.و امسال همه رفتیم خونه مامان و بابا. نکته بدش این بود که اون یکی مامان جون و بابا جونت هم در کرج مهمون داشتن و ما نتونستیم بریم.و دیگه اینکه دایی امسال استرالیا بود.ولی خیلی خیلی به همه خوش گذشت میز شب یلدای مامان جون بی نظیر بود پر ا...
نویسنده :
آذین نورعلیشاهی
11:29